خلاصه داستان :فیلم املی 2001 ، املی یک دختر فرانسوی است که با پدر پیرش زندگی می کند. تجربه های تلخ دوران کودکی اش باعث شده تا او کمی متفاوت به نظر آید. او در زندگی نمی تواند عادی رفتار کند .تا اینکه بسته ای را در درون دیوار خانه اش پیدا می کند و…
سرنوشت شگفتانگیز آملی پولن که در سراسر دنیا به نام آمِلی شناخته میشود، فیلمی در ژانر کمدی محصول سال ۲۰۰۱ به نویسندگی گیوم لورن و کارگردانی ژان پیر ژونه میباشد . کمپانی فرانسوی ویکتورس وظیفه ساخت و پخش این فیلم را برعهده داشتهاست. آملی با استقبال بسیار خوب منتقدان و تماشاگران در سراسر جهان همراه بودهاست و به عنوان یکی از موفقترین فیلمهای تاریخ سینمای اروپا و یکی از تحسین شدهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان شناخته میشود. آملی با بودجهٔ ۱۰ میلیون دلار ساخته شد اما به فروش رویایی ۱۷۳٫۹ میلیون دلاری رسید که با توجه به بودجه کم و هم چنین سال ساخت موفقیتی بسیار بزرگ محسوب میشود.
داستان فیلم
داستان زندگی املی در این فیلم از پیش از تولدش به نمایش گذاشته میشود یعنی با نمایش پروسه لقاح و پس از آن تشکیل یک جنین تا تولد املی. پدر و مادر املی دچار نِوْرُز هستند و حتی او را در آغوش نمیگیرند. او با همین تنهایی بزرگ میشود و خانه را ترک میکند و به پاریس میرود. املی یک دختر جوان تنهاست. نه فقیر است نه ثروتمند نه زشت است نه زیباست، معمولی است. با یک خانهٔ معمولی و یک شغل معمولی یعنی کار در یک کافه. زندگی اش آرام و کسالت بار از کنارش میگذرد با این حال او خوشحال و مسرور است. هر چه باید تجربه کرده ولی لذتی نبرده. املی همچنان طالب تنهایی است او خود را با سوالات احمقانه سرگرم میکند تا اینکه اتفاقی رخ میدهد که زندگی املی را دچار دگرگونی میکند و… ویکیپدیا
Amélie 2001, Amélie is a story about a girl named Amélie whose childhood was suppressed by her Father’s mistaken concerns of a heart defect. With these concerns Amélie gets hardly any real life contact with other people. This leads Amélie to resort to her own fantastical world and dreams of love and beauty. She later on becomes a young woman and moves to the central part of Paris as a waitress. After finding a lost treasure belonging to the former occupant of her apartment, she decides to return it to him. After seeing his reaction and his new found perspective – she decides to devote her life to the people around her. Such as, her father who is obsessed with his garden-gnome, a failed writer, a hypochondriac, a man who stalks his ex girlfriends, the “ghost”, a suppressed young soul, the love of her life and a man whose bones are as brittle as glass. But after consuming herself with these escapades – she finds out that she is disregarding her own life and damaging her quest for love. Amélie then …