خلاصه داستان : فیلم فارست گامپ 1994 ، فارست مردی با بهره ی هوشی پایین است که هدفهای خوبی در سر دارد. مادر فارست همیشه به او راههای شادِ زندگی کردن را یاد می دهد ولی به او نیز این حق انتخاب را می دهد که خودش هدف و مقصدش را انتخاب کند. اما…
فارست گامپ فیلمی آمریکایی به کارگردانی رابرت زمکیس محصول سال 1994 پارامونت پیکچرز است. فیلم برپایهٔ رمانی به همین نام اثر وینستون گروم ساخته شدهاست. فارست گامپ یک موفقیت عظیم تجاری بود به طوری که در مجموع توانست 677 میلیون دلار در گیشه جهانی کسب کند و تبدیل به پرفروشترین فیلم آمریکا در آن سال شود.
این فیلم همزان با فیلم موفق رستگاری در شاوشنک و داستان عامه پسند، در یک سال ساخته شد و تقریباً در تمامی جایزههای اسکار با این فیلم رقیب بود. فارست گامپ در همه رقابتها پیروز شد و در این سال رستگاری در شاوشنک موفق به کسب هیچ جایزه ای نشد. البته بعدها در لیست 250 فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB که بر اساس رای مردم است، رستگاری در شاوشنک در رتبه 1 و فارست گامپ در رتبه 12 قرار گرفت.
داستان فیلم فارست گامپ 1994
فارست گامپ، مرد سادهدلی است که در ایستگاه اتوبوسی منتظر نشستهاست. با آمدن خانمی، خود را معرفی میکند و داستان زندگیش را تعریف میکند. فارست کودکی با بهرهٔ هوشی پایینتر از همسالانش است و تمام دنیایش مادرش، که حوادث اطرافش را با زبانی ساده برایش توصیف میکند. او در کودکی مجبور به استفاده از اسکلت و داربست فلزی بود که به پایش بسته میشد. بچههای همسالش او را دوست نداشتند. اما یکی با او همبازی شد: جنی. طی حادثهای، آن اسکلت مزاحم فلزی در هم میشکند و توانایی فارست در دویدن پدیدار میشود. فارست وقتی که بالغ میشود در روزهای جنگ با ویتنام، به ارتش میپیوندد.فارست در دورهٔ آموزشی ارتش، دوستی به نام بوبا، پیدا میکند. او جوان سیاهپوست سادهدلی است که آرزو دارد خانوادهٔ فقیرش را با صید میگو به وضع بهتری برساند. آنها به ویتنام اعزام میشوند و تحت فرماندهی سرگرد دن تیلور، قرار میگیرند. فارست پس از مدتی مدال افتخار میگیرد و در دوران نقاهت استعدادش در پینگپنگ شکوفا میشود. در حالیکه او به مسابقات جهانی میرود و یکی یکی پلههای افتخار را طی میکند و… ویکی پدیا
Forrest Gump 1994 , Forrest Gump is a simple man with a low I.Q. but good intentions. He is running through childhood with his best and only friend Jenny. His ‘mama’ teaches him the ways of life and leaves him to choose his destiny. Forrest joins the army for service in Vietnam, finding new friends called Dan and Bubba, he wins medals, creates a famous shrimp fishing fleet, inspires people to jog, starts a ping-pong craze, creates the smiley, writes bumper stickers and songs, donates to people and meets the president several times.